پایان نامه بررسی هوش عاطفی یا هیجانی بین دانش آموزان

یکی از اساسی ترین مسائل زندگی نوین امروزی،حل مسائل و مشکلات انسانی است.فرهیخته(تحصیل کرده)بودن درفرهنگ امروزی یعنی فاضل،مسئول و دلسوز بودن.چنین بیانی هم مهارت های عقلانی(IQ)و هم مهارت های اجتماعی و هیجانی(EQ) را به ذهن متبادر می سازد.پس به نظر می رسد دیگرصرف تبحردر تکالیف مدرسه ای ملاک قضاوت های بیرونی نیست.دلایل این امر فراوان است،اما هیچ کدام بیشتر از آنچه مورد کارکرد مغز،حافظه ی انسانی،تفاوت بین آموختن برای عملکرد و آموختن با هدف معاش زندگی روزمره آموخته ایم ،قانع کننده نیستند،زیرا عوامل اجتماعی و عاطفی نیز در این عرصه نسبت به حل مسائل و مشکلات فنی،از اهمیت ویژه ای برخوردارند(کیاروچی و همکاران،ترجمه ی نجفی زند،1385).از این رو افراد ناگزیرند مشکلات انسانی را خیلی بهتر از مشکلات فنی حل کنند.هوش عاطفی میتواند حداقل برخی مشکلات زندگی انسان امروزی یعنی«تعارض بین آنچه انسان احساس می کند و آنچه بدان فکر می کند» را حل و فصل نماید.هوش عاطفی  به دلیل اینکه مفهوم سنتی هوش و روش های اندازه گیری آن را زیر سوال برده و درمورد سودمندی و موفقیت آموز بودن آن اشکال های جدی وارد کرده بسیارموردتوجه قرار گرفته است.بسیاری از نویسندگان نشریات درباره ی توانایی های بالقوه هوش عاطفی و تاثیرات آن بر زندگی عادی و روزمره ی انسان قلم فرسایی کرده اند.در ادامه چنین روندی، مخاطبان به این باور رسیده اند که هوش عاطفی سبب افزایش میزان سلامتی،بهزیستی،موفقیت و عشق می شود.درمورد این ادعاها و بلند پروازی ها ضروری است تا بررسی های دقیق و علمی انجام گیرد.در همین راستا،هوش عاطفی در سه دهه ی گذشته به عنوان یکی از متداول ترین محورهای پژوهشی در حوزه های علوم رفتاری مورد مطالعه ی متخصصان واقع شده است.این پژوهش نیز بررسی علمی این حوزه ی نوظهور روان شناسی را ضروری می داند،بنابراین پژوهشگر مفهوم«هوش عاطفی» را به عنوان یکی از متغیرها وارد طرح پژوهشی نموده است.