تحقیق اصول تنظیم وکنترل بودجه دولت
اطلاعات شما به امانت نزد ما نگهداری خواهد شد ، افتخار ما اعتماد شماست.
ارسال کلیه سفارشات از طریق پست پیشتاز تا 24 ساعت بعد از خرید صورت می پذیرد.
در صورت عدم رضایت هنگام تحویل محصول امکان برگشت وجه وجود دارد.
واژه «بودژه » يك كلمه فر انسوي است و از واژه فرانسوي قديمي«بوژت » گرفته شده است. در زبان فارسي بودجه از كلمه فرانسوي « بوژت » به معناي كيف يا كيسه چرمي گرفته شده و وجه تسميه آن اين است كه وزراي دارايي فرانسه صورت وضعيت دخل و خرج مملكتي را در داخل آن قرار داده و به مجلس مي بردند. البته در انگليس نيز واژه بودجه از زمان فرا نسه اقتباس شده است . در انگلستان كيف چرمي كه محتواي آن صورت مخارج مورد نياز پادشاه بود توسط خزانه داري كه بعداً وزير دارايي ناميده شد براي تصويب وجوه مورد نياز پادشاه به پارلمان عرضه مي شد . آن كيف باجت ناميده شد و به تدريج به محتويات داخل ان كيف «بودجت » گفتند و به علت ثقيل بودن تلفظ آن در فارسي به صورت بودجه در آمده است . در ايران قبل از انقلاب مشروطه چنين واژه اي در زبان فارسي وجود نداشت اما پس از آن چون در قانون اساسي ايران مباحثي ازقوانين اساسي بلژيك و فرانسه اقتباس شد ، اين وا ژه نيز وارد قانون محاسبات عمومي ايران گرديد
تعريف بودجه :
اولين قانون محاسبات عمومي ايران در سال 1290 هـ . ش به تصويب رسيد در ماده يك قانون بودجه اين چنين تعريف شده است :« بودجه دولت سندي است كه معاملات دخل و خر ج مملكت برا ي مدت معيني در آن پيش بيني وتصويب شده باشد مدت مز بور را سند مالي مي گويند و عبارت است از يك سال شمسي. البته ديدگاهها و تعاريف در مورد بود جه متاثر از نظريه هاي اقتصادي در مورد دولت است و ديدگاههاي موجود در اين زمينه نيز تحت تا ثير شرايط متفاوت سياسي ، اقتصادي و فرهنگي جوامع است . به طور كلي در ميان انواع تعاريفي كه از بودجه به عمل آمده، سه دسته عمده را مي توان تشخيص داد :
الف) تعاريفي كه بر جنبۀ سياسي بودجه تأكيد دارند:
در تعاريفي كه از اين گروه شكل گرفت بودجه يكي از اصلي ترين جريانات سياسي جامعه فر ض شده و نظارت و كنترل براي اجراي آن ازموثرترين ومفيد ترين ابزارتفكيكي قواي سه گانه ( مجريه ، قضائيه ، مقننه)و كنترل اين قوا توسط يكديگر در آمد .
در سال 1312 هـ .ش قا نون محاسبات عمومي جديدتري كه نسبت به قانون سابق تا اندازه اي كامل تر بود به تصويب مجلس شوراي ملي رسيد . در ماده اول قانون بودجه با تغييرات جزيي چنين تعريف شده است :« بودجه ، لايحه پيش بيني كليه عوايد و مخارج مملكتي است براي مدت يك سال شمسي كه به تصويب مجلس شوراي ملي رسيده باشد .» با كمي دقت در تعاريف بيان شده روشن مي شود كه بنيانگذاران بودجه ايران با اطلاق واژه هاي سند و لايحه و پيروي از اصل تصويب بودجه توسط نمايندگان منتخب مر دم بيشتر اهداف را دنبال نموده وبر جنبه هاي بودجه تا كيد مي ورزيدند .
ب) تعاريفي كه به جنبه هاي اقتصادي ومالي تا كيد دارند.
بودجه شاهرگ حيات اقتصادي دولت است كه در شريانهاي ان منابع مالي و اقتصادي جاري است . تاكيد برجنبه هاي مالي واقتصادي در تعاريف بودجه بعد از گذر از ا قتصاد كلاسيك به اقتصاد نئو كلاسيك صورت گرفت . در اين دوران با گسترش دا منۀ فعاليتها و عمليات دولت حجم بودجه ها نيز به سرعت افزايش يافت و در نتيجه تغيير و تحولات بودجه اي نيز در دو زمينه نظري و عملي بشدت به تحولات اقتصادي و مالي پيوند خورد. مقارن اين تحولات دگرگونيهاي تاريخي و اقتصادي عظيمي به وقوع پيوست؛ بويژه انقلاب اكتبر سال 1917 م در روسيه و ركود و بحران بزرگ سال 1929 در آمريكا و نشر عقايد «جان ميناردكينز»بنيانگذار مكتب اقتصادي نئوكلاسيك و دعوت از دولت براي مداخلۀ بيشتر در امور اقتصادي و توليدي بودجه را به صورت اساسي ترين و اصلي ترين ابزار كنترل و ارشاد اقتصادي و مالي در آورد. در اين دوران تعريف بودجه نيز از تحولات و تغييرات تأثير پذيرفت و كانون تأكيد از جنبه هاي سياسي – اجتماعي به جنبه هاي اقتصادي و مالي تغيير يافت. در اينجا به سه نمونه از اين تعاريف اشاره مي كنيم:
1. «بودجه عبارت است از يك طرح مالي كه در آن نيازمنديهاي پولي دولت به طور كلي براي مدت محدودي پيش بيني مي شود.»
2. بودجه عبارت است از طرحي جامع در قالب اصطلاحات مالي كه بوسيلۀ آن يك برنامۀ جاري براي مدت معيني اجرا مي شود.
3. بودجه عبارت است از : الف: يك طرح مالي كه هم به عنوان شالوده اي براي پيش بيني عمليات آتي و هم براي كنترل آن عمليات به كار مي رود؛ ب) يك تخمين از مخارج آتي، ج ) يك طرك نظامدار براي بسيج امكانات و حداكثر استفاده از منابع انساني، مادي و ساير منابع.
در تعاريف بالا به كار بردن عباراتي چون «طرح نظامدار» ، «طرح مالي» و «طرحي جامع در قالب اصطلاحات مالي» در مورد بودجه، همگي حاكي از اهميت جنبه هاي اقتصادي و مالي در بودجه است.
ج) تعاريفي كه بر جنبه هاي برنامه اي و مديريتي بودجه تأكيد دارند.
شايد در نوشته ها و تعاريف دهه هاي اخير دربارۀ بودجه، هيچ اصطلاح و مفروضي بيشتر از «برنامه» به كار نرفته باشد.
امروزه واژه هاي بودجه و برنامه در هم ادغام يا مترادف هم گشته اند (مثلاً بودجه برنامه اي) و يا با هم مورد استفاده قرار مي گيرند (مانند برنامه و بودجه) . به هر حال امروز مفهوم هيچ يك از آن دو بدون ديگري قابل درك نيست. مادۀ اول قانون محاسبات عمومي مصوب اول شهريور 1366 بودجه را برنامۀ مالي دولت دانسته، و آن را چنين تعريف مي كند: «بودجۀ كل كشور برنامۀ مالي دولت است كه براي يك سال مالي تهيه و حاوي پيش بيني درآمدها و ساير منابع تأمين اعتبار و برآورد هزينه ها براي انجام عملياتي است كه منجر به نيل به سياستها و هدفهاي قانوني مي شود و از سه قسمت زير تشكيل مي شود:
1- بودجه عمومي دولت شامل : الف : پيش بيني دريافتها و منابع تأمين اعتبار كه در سال مالي به طور مستقيم و يا غير مستقيم بوسيلۀ دستگاهها از طريق حسابهاي خزانه داري كل اخذ مي گردد.
ب) پيش بيني پرداختهايي از محل درآمد عمومي يا اختصاصي براي دستگاههاي اجرايي.
2- بودجۀ شركتهاي دولتي و بانكها شامل پيش بيني درآمدها و ساير منابع تأمين اعتبار.
3- بودجه مؤسساتي كه تحت عنواني غير از عناوين فوق در بودجۀ كل كشور منظور مي شود. بودجه فعلي كل كشور در قابل بودجۀ عمومي دولت و بودجۀ شركتهاي دولتي ظاهر مي گردد.
د) ساير تعاريف :
اگر درخواستهاي بودجه، جمع آوري شده و طبق دستور العملها و بخشنامه هاي بودجه به كار گرفته شوند و اگر فعاليتها به نتايج مطلوب بينجامند. هدف بيان شده در سند بودجه، تحقق يافته است. بنابراين، بودجه بين منابع مالي و رفتار انساني براي تحقق اهداف و خط مشي ها پيوستگي ايجاد مي كند. بدين ترتيب بودجه ريزي عبارت است از تبديل منابع مالي به اهداف انساني. به عبارت ديگر بودجه به مجموعه اي از اهداف و برنامه هاي انساني به همراه هزينه هاي مربوط به آنها اطلاق مي گردد و به طور كلي بودجه ريزي دولتي ابزار سازماندهي اطلاعات براي اتخاذ تصميمات مربوط به تخصيص منابع كمياب مالي است و بودجه فرآيندي است كه از طريق آن : 1- سياستهاي دولت به اجرا در مي آيند؛ 2- فعاليتهاي دولتي به طور مؤثر برنامه ريزي مي شوند. 3- نظارتهاي اداري و قضايي تحقق مي يابند.
با توجه به مجموع تعاريف بودجه اي ، ويژگي هاي مشترك همۀ تعاريف بودجه عبارتند از :
1. بودجه يك برنامه مالي و كاري است .
2. پيش بيني درآمدها و هزينه هاي مورد نياز است.
3. سندي است كه بايد به تصويب قوه مقننه برسد.
4. مدت آن محدود است (معمولاًيك سال).
5. هيچ دولتي بدون داشتن بودجه نمي تواند دست به فعاليتي بزند.
فصل دوم:
اهداف و مقاصد بودجه :
بودجه ريزي از نظر تنظيم، تصويب، اجرا و كنترل اهداف مختلفي را در سياستهاي دولت دنبال مي كند: در مرحله تنظيم، بودجه چهارچوبي را براي تنظيم سياستهاي دولت فراهم مي كند و فعاليتهاي مختلف را براي رسيدن به اهداف توسعه و تقسيم اين فعاليتها بين دستگاههاي اجرايي تعيين مي كند، در مرحله تصويب بودجه وسيله كنترل قانوني است، در مرحله اجرا بودجه ريزي راهنماي مديران در اجراي سياستهاي تدوين شده است، در نهايت بودجه ريزي مهمترين ابزار كنترل و نظارت بر عملكرد دولت محسوب مي شود. به طور كلي، اهداف و مقاصد و نقشهاي بودجه ريزي را مي توان موا