

اطلاعات شما به امانت نزد ما نگهداری خواهد شد ، افتخار ما اعتماد شماست.
ارسال کلیه سفارشات از طریق پست پیشتاز تا 24 ساعت بعد از خرید صورت می پذیرد.
در صورت عدم رضایت هنگام تحویل محصول امکان برگشت وجه وجود دارد.
مشاوره بزه کاران و بزه دیدگان
دیدگاه جامعهشناسی، به نهاد اجتماعی و ارتباطات توجه دارد. جوامع امروزی خردهفرهنگهای خاص همنوایی دارند که ممکن است رفتار خارج از آن رفتار بزهکارانه تلقی شود. در حقیقت بزهکاری نوعی کجروی و جرم نوعی از بزهکاری است که شدت بیشتری را در بر میگیرد. جرم به تفاوت ارتباطات مربوط میشود و محیطهای اجتماعی که مشوق فعالیتهای غیرقانونی هستند آن را ترویج میکنند؛ در حالی که بیهنجاری، بزهکاری را شکل میدهد. طبقهبندی رفتار کجروانه از ضعیف به شدید عبارت است از بدعتگذاری، شعائرگرایی، انزواگرایی، هنجارشکنی، تخلف، بزهکاری و جرم.
اهمیت مشاوره
دلایل نیاز به مشاوره بزهکاران:
1.کاهش تکرار جرم:
مطالعات نشان میدهند که برنامههای مشاورهای میتوانند احتمال بازگشت به رفتارهای مجرمانه را کاهش دهند.
2.اصلاح الگوهای فکری:
بسیاری از بزهکاران دارای باورهای غلط درباره زندگی و جامعه هستند که باید اصلاح شوند.
3.کمک به بازگشت به جامعه:
پس از ارتکاب جرم، برچسب اجتماعی میتواند روند بازگشت به جامعه را دشوار کند. مشاوره میتواند این چالش را تسهیل کند.
دلایل نیاز به مشاوره بزهدیدگان:
1.مدیریت آسیبهای روانی:
بسیاری از بزهدیدگان با مشکلاتی مثل اضطراب، افسردگی یا اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) روبهرو هستند.
2.بازگرداندن اعتماد به نفس:
قربانیان ممکن است احساس بیارزشی یا گناه کنند که نیاز به اصلاح دارد.
3.حمایت حقوقی و اجتماعی:
آگاهی از حقوق قانونی و منابع حمایتی میتواند به قربانیان کمک کند تا زندگی خود را بازیابی کنند.
بزهکاری نوجوانان
ریچارد کلووارد و لوید ایر نخستین کسانی بودند که باندهای نوجوانان بزهکار را مورد مطالعه قرار دادند. آنها استدلال کردند که این باندها در اجتماعات خردهفرهنگی که احتمال دستیابی به موفقیت از راه قانونی در آن اندک است به وجود میآیند. بنابراین اکثر بزهکاران نوجوان در اجتماعات اقلیت محروم هستند. اعضای باندها برخی جنبههای مطلوب موفقیت مادی را میپذیرند، اما این ارزشها از طریق خردهفرهنگهای اجتماع محلی پالایش میشوند. در محلاتی که شبکههای بزهکاری سازمانیافته وجود دارد، بزهکاریهایکوچک مانند دزدی؛ به زندگی تبهکاری بزرگسالان هدایت میشود. در مناطقی که اینگونه شبکهها یافت نمیشوند بزهکاری باندهای نوجوانان معمولاً شکل نزاع و وحشیگری به خود میگیرد؛ زیرا فرصت اندکی برای اعضای باند وجود دارد تا به صورت جزئی از شبکههای بزهکاری بیرون آیند. افرادی که نمیتوانند با نظم اجتماعی مشروع یا با خردهفرهنگهای بزهکاری روبهرو شوند معمولاً به انزواگرایی مبتلا میشوند و گرفتار اعتیاد به مواد مخدر خواهند شد. کار کلوووارد و آلبرت کهن در مورد خردهفرهنگهای بزهکاری مطالعاتی داشتند که نشان داد شخص بزهکار معمولاً موقعیت فرودست خود را در درون نظم اجتماعی تشخیص میدهند و به جای هنجارفرستی، هنجارشکنی و به جای ارزششکنی، هنجارشکنی را برمیگزیند.
بزهکاران روان رنجور
افراد مبتلا به وسواس فکری – عملی هستند که به وسیله محرکهای ناخودآگاه، مثل محرکهای جنسی سرکوبشده به سمت ارتکاب عمل مجرمانه سوق داده میشوند. این افراد قادر به تحمل اضطراب نیستند. گروه دیگری از افراد روانرنجور، به واسطه احساسات گناهکارانه ناخودآگاه که ناشی از خشونت و تنفر عمیق آنان و احساسات گناهکارانه متعاقب آن است، مرتکب جرم میشوند. اعمال مجرمانه این بزهکاران عبارت است از: دزدی بیمارگونه، آتشافروزی، الکلیسم، قماربازی و ولگردی.
بزهکاران دارای اختلالات منش و بزهکاران جامعهستیز ذاتی
شامل مجرمینی هستند که دارای اختلالات منش بوده و به خودی خود، نشانههای روانرنجوری را از خود نشان نمیدهند. این افراد ستیزهجو، ضداجتماعی، تحریکپذیر، خودشیفته، ناپایدار، لذتجو، در مرحله دهانی تثبیتشده و از نظر احساسات، بیتفاوتاند و دارای فرامن ضعیفی هستند. این اشخاص غالبا در خانوادههای بیثباتی پرورش یافتهاند که روابط عاطفی ضعیف و طرد و مسامحه شدید خانواده، آنها را از همسانسازی با مدلهای نقشی صحیح باز داشته است. افراد این گروه ممکن است به تمامی جرایم دست بزنند.
بزهکاران روان پریش و یا مبتلا به نقایص عقلی
شامل مجرمینی هستند که به واسطه نقص استدلال و منطق، از درک اینکه اعمال مجرمانه آنها خلاف است، عاجزند. این گروه شامل افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و نقص عقلی و کسانی که دچار آسیب مغزی شدهاند و همچنین افراد مبتلا به اختلال دوقطبی است. جرایم این گروه، ظاهرا بیمعنا و عجیب هستند و شامل ارتکاب به انواع گوناگونی از جرایم ساده، زد و خورد، آتشافروزی، عورتنمایی و تجاوز جنسی و قتل عمد است.
بزه دیدگان
بزهدیده واقعیتی است که دستکم از دو منظر میتوان بدان نگریست.از نظرگاه نخست،برخی از بزهدیدگان از پایگاه بالاتری در فضای جرم و بزهدیدگی برخودارند و تجربه بزهدیدگیشان را نسبت به دیگر بزهدیدگان باید جدیتر گرفت.در این مفهوم،بزهدیده پدیدهای اجتماعی است که مراتب و کلیشههای قدرت در جامعه را بازتاب میدهد.از نظرگاه دوم، بزهدیدگان نقش مهمی در به حرکت درآوردن چرخهای فرایند عدالت جنائی ایفا میکنند و ازاینرو،باید در مورد جایگاه آنان در نظام عدالت جنائی بازاندیشی کرد.از این نظرگاه،حرکتهایی برای افزایش مشارکت بزهدیدگان در مراحل فرایند جنائی و توانمند ساختن آنان برای احقاق حقوق خود به چشم میخورند.
تعریف و انواع بزهدیدگی
بزهدیدگی به معنای تجربه آسیب، زیان یا ناراحتی ناشی از رفتارهای غیرقانونی یا غیرمنصفانه است. در جرمشناسی، بزهدیدگان افراد یا گروههایی هستند که در نتیجه یک جرم آسیب دیدهاند. این پدیده دارای انواع مختلفی است:
انواع بزهدیدگی
1. بزهدیدگی اولیه:
o آسیب مستقیم جسمی، روانی یا مالی که فرد به واسطه وقوع جرم تجربه میکند.
o مثالها: سرقت، قتل، تجاوز، کلاهبرداری.
2. بزهدیدگی ثانویه:
o آسیبهایی که بزهدیدگان به دلیل نحوه برخورد نادرست سیستم قضایی یا اجتماعی تجربه میکنند.
o مثالها: سرزنش قربانی در دادگاه، انتشار اطلاعات شخصی قربانی در رسانهها.
3. بزهدیدگی غیرمستقیم:
o تأثیر جرم بر افرادی که به طور مستقیم قربانی نبودهاند اما با قربانی اصلی ارتباط دارند.
o مثالها: خانواده یک مقتول که از نظر روانی و اجتماعی آسیب میبیند.
4. بزهدیدگی پنهان:
o مواردی که قربانی به دلایل مختلف (ترس، شرم یا ناآگاهی از حقوق خود) جرم را گزارش نمیکند.
o این نوع بزهدیدگی به ویژه در جرایم خانگی و آزار جنسی شایع است.
ویژگیهای بزهدیدگان
بزهدیدگی به عوامل مختلفی بستگی دارد که برخی از آنها به ویژگیهای فردی یا اجتماعی افراد بازمیگردد:
عوامل فردی:
• جنسیت:
o زنان بیشتر در معرض خشونتهای خانگی و جرایم جنسی قرار دارند.
o مردان بیشتر قربانی خشونتهای خیابانی یا نزاعهای گروهی میشوند.
• سن:
o کودکان: قربانی سوءاستفاده جنسی، کودکآزاری، و کار اجباری.
o سالمندان: قربانی کلاهبرداری، غفلت یا خشونت خانگی.
• شرایط جسمانی و روانی:
o افراد دارای معلولیت جسمی یا روانی ممکن است هدف خشونت یا استثمار قرار گیرند.
عوامل اجتماعی:
• وضعیت اقتصادی:
o فقرا به دلیل شرایط زندگی ناامن بیشتر قربانی جرایم میشوند.
• موقعیت جغرافیایی:
o افرادی که در محلههای پرجرم زندگی میکنند بیشتر در معرض بزهدیدگی هستند.
• وابستگی به دیگران:
o افراد وابسته (کودکان، سالمندان) بیشتر در معرض سوءاستفاده قرار دارند.
پیامدهای بزهدیدگی
جرم تأثیرات گستردهای بر قربانی دارد که میتواند جسمی، روانی و اجتماعی باشد.
پیامدهای جسمانی:
• جراحتهای ناشی از خشونت.
• بیماریهای جسمی ناشی از سوءتغذیه یا سوءاستفاده.
• مشکلات جسمی بلندمدت مانند ناتوانی.
پیامدهای روانی:
• اضطراب و افسردگی.
• اختلال استرس پس از سانحه (PTSD).
• کاهش عزتنفس و احساس گناه.
پیامدهای اجتماعی:
• انزوای اجتماعی و کاهش ارتباطات.
• از دست دادن شغل یا موقعیت اجتماعی.
• بدنامی و سرزنش توسط جامعه.
حمایت از بزهدیدگان
یکی از مهمترین وظایف دولتها و جوامع، حمایت از بزهدیدگان و تسهیل روند بازگشت آنها به زندگی عادی است.
حمایتهای قانونی:
• قوانین حمایتی: وضع قوانینی برای جبران خسارتهای قربانی.
• حمایت از شاهدان: ایجاد محیطی امن برای شهادت دادن قربانیان.
• نظام عدالت ترمیمی: تلاش برای جبران خسارتهای قربانی و ایجاد صلح بین طرفین.
حمایتهای روانشناختی:
• مشاوره فردی و گروهی.
• خدمات توانبخشی برای کاهش اثرات روانی جرم.
حمایتهای اجتماعی:
• ایجاد مراکز حمایت از قربانیان (Shelters).
• برنامههای بازآموزی و آموزش مهارتهای جدید.
• کمپینهای آگاهیبخشی برای کاهش انگزدایی اجتماعی.