- جدید
منابع درسی برای آمادگی آزمون کارشناسی ارشد، حکم نقشهٔ راه شما را دارند. اگر نقشهٔ شما قدیمی، ناقص یا پر از پیچوخمهای بیمورد باشد، مسیری که میروید، انرژی بیشتری از شما میگیرد و احتمال گم شدن یا رسیدن با تأخیر را بالا میبرد.
به یاد داشته باش، خرید یک کتاب یا یک مجموعهٔ کمکآموزشی، یک هزینه نیست؛ یک سرمایهگذاری بلندمدت است. شما دارید برای آرامش ذهنی خود در طول شش ماه آینده سرمایهگذاری میکنید. وقتی منابع شما قوی باشند، حجم اضطراب شما به شدت کاهش مییابد، چون دیگر نگران این نیستید که نکند فلان نکتهٔ مهم را جا انداخته باشید.
پس، کمی وقت بگذار. تحقیق کن، نظرات کسانی که قبلاً موفق شدهاند را بشنو، اما نهایتاً، بر اساس منطق خودت تصمیم بگیر. منبعی را انتخاب کن که با روش یادگیری تو سازگار باشد، جامع باشد و مهمتر از همه، تو را به سمت تمرین و تسلط هدایت کند، نه صرفاً تئوریخوانی بیپایان. با ابزار مناسب در مسیر درست، مطمئن باش که به هدف خواهی رسید. موفق باشی قهرمان.
(ویرایش با ماژول اعتمادسازی مشتری)
(ویرایش با ماژول اعتمادسازی مشتری)
(ویرایش با ماژول اعتمادسازی مشتری)
پرداخت با تمامی کارتهای عضو شتاب
رضا جان، اگر این روزها کمی گیج و سردرگم هستی، کاملاً طبیعی است. وقتی تصمیم میگیری برای آزمون کارشناسی ارشد آماده شوی، وارد یک دنیای وسیع میشوی که پر از پیشنهاد است. از یک طرف، دوستانت میگویند «فلانی باید کلاس بروی، وگرنه چیزی یاد نمیگیری.» از طرف دیگر، جزوههایی به دستت میرسد که ادعا میکنند چکیدهٔ همهٔ سالهاست، و البته انبوهی از کتابهایی که هر کدام ادعای جامعترین منبع بودن دارند.
این سردرگمی، سنگ اولی است که سر راه همهٔ ما قرار میگیرد. چطور بفهمیم کدام راه درست است؟ آیا باید همهٔ اینها را خرید و مطالعه کرد؟ قطعاً نه. آزمون ارشد یک ماراتن است، نه دوی سرعت، و مهمتر از سرعت، مسیری است که انتخاب میکنی. انتخاب منبع مناسب، شبیه انتخاب قطبنمای دقیق در سفری طولانی است؛ اگر درست باشد، شما را به مقصد میرساند، اگر اشتباه باشد، ممکن است مدتها در مسیر دور خود بچرخید.
وقتی میخواهیم منابعمان را دستچین کنیم، باید به چند نکتهٔ کلیدی توجه کنیم. این نکات، فیلترهایی هستند که به ما کمک میکنند از میان حجم عظیم مطالب، عصارهٔ اصلی را استخراج کنیم.
اولاً، جامعیت ضروری است، اما نه حجم اضافه. منبع خوب باید تمام سرفصلهای اعلامشده در دفترچهٔ منابع سازمان سنجش را پوشش دهد. این یعنی نباید جایی را خالی بگذارد که بعداً متوجه شوی مثلاً مبحثی از آمار (که ضریب بالایی هم دارد) را اصلاً نخواندهای. اما از طرف دیگر، منبع نباید پر از حواشی و مطالب غیرمرتبط با آزمون باشد. وقت ما محدود است، و هر صفحهای که میخوانیم باید ما را یک قدم به موفقیت نزدیکتر کند.
دوماً، قدرت تحلیل سؤالات سالهای گذشته. منابعی که صرفاً تئوری هستند، کمککننده نیستند. منبع مطلوب، باید نشان دهد که یک مفهوم خاص، در سالهای اخیر چگونه پرسیده شده است. برای مثال، اگر بحث انتگرالگیری مطرح است، باید دید که آیا طراحان سؤال بیشتر بر روی فرمولهای ساده تمرکز کردهاند یا بر روی کاربردهای پیچیدهتر. پوشش کامل سوالات کنکورهای اخیر (مثلاً ده سال اخیر) در دل درسنامه یا در انتهای هر فصل، یک امتیاز بسیار بزرگ است.
سوماً، زبان کتاب یا جزوه. رضا جان، یادت باشد که قرار نیست دکترای آن رشته را بگیری. قرار است یک آزمون را با موفقیت پشت سر بگذاری. منابعی که با زبان دانشگاهی خشک و سنگین نوشته شدهاند، وقت زیادی از شما میگیرند تا بفهمید منظور نویسنده چه بوده است. منابعی که سعی کردهاند مفاهیم پیچیده را به زبان سادهتر و با مثالهای ملموس توضیح دهند، بسیار کارآمدتر هستند. اینجاست که سادگی تبدیل به سرعت مطالعه میشود.
و نهایتاً، نظم محتوایی و انسجام منطقی. یک منبع خوب باید مسیر یادگیری را برای شما ترسیم کند. شروع کند، وارد جزئیات شود، و بعد با جمعبندی یا تمرین مناسب، مطلب را در ذهن شما تثبیت کند. اگر مطالب به صورت پراکنده و بدون ارتباط منطقی چیده شده باشند، مغز نمیتواند به راحتی آنها را سازماندهی کند.
اینجا میخواهیم دربارهٔ منابعی صحبت کنیم که در طول سالها، نامشان به عنوان منابع «قابل اعتماد» دهان به دهان چرخیده است. توجه داشته باش، اینها اسمهایی هستند که در اتاقهای مشاورهها و بین داوطلبان موفق تکرار میشوند؛ نه به خاطر تبلیغات، بلکه به خاطر عملکردشان در جلسهٔ آزمون.
برای دروسی مانند «آمار و احتمال» یا «روش تحقیق»، خیلیها به سراغ منابعی میروند که مثالهای متعددی دارند. مثلاً شنیدهام که پکیجهایی که تمرکزشان بر حل مثالهای متنوع است، خیلی خوب توانستهاند ابهامات ناشی از فرمولهای سنگین را برطرف کنند. وقتی میبینی داوطلبی که پارسال با همین منابع توانسته درصد بالایی در آمار بزند، به احتمال زیاد آن منابع از نظر ساختار محتوایی قوی بودهاند. به خصوص وقتی مطالب آماری را با استفاده از نمودارها یا چارتهای ساده همراه میکنند، مسیر روشنتر میشود.
در مورد دروس تخصصیتر، مثلاً اگر در رشتهٔ شما یک درس پایه وجود دارد که مفاهیم عمیق ریاضیاتی دارد، منابعی که پیشنیازهای لازم را یادآوری کردهاند، بهترین کمک را میکنند. برای مثال، ممکن است یک کتاب مرجع خیلی عالی باشد، اما اگر سرفصلهای مبحث سینتیک شیمی را بدون یادآوری اصول ترمودینامیک (که در مقطع کارشناسی پیشنیاز است) شروع کرده باشد، کار را سخت میکند. منابعی که این پلهای ارتباطی را میسازند، ارزش ویژهای دارند.
همچنین، در مورد منابعی که شامل تستهای تألیفی دقیق هستند، نکتهای وجود دارد. اگر یک مجموعهٔ تست، بتواند انواع مختلفی از سؤالات را پوشش دهد—از سؤالات بسیار ساده که برای اطمینان از فهم پایه است تا سؤالات چالشی که شبیه به سؤالات دفترچهٔ شماره دو کنکور است—این مجموعه به شما کمک میکند تا برای هر نوع غافلگیری آماده باشید. بسیاری از داوطلبان موفق، اشاره کردهاند که مجموعهٔ تستی که همراه با راه حلهای مفصل و تشریح علت نادرست بودن گزینههای دیگر باشد، ابزاری بسیار قویتر از صرفاً داشتن یک کلید پاسخ است.
به یاد داشته باش، منابع معتبر معمولاً توسط کسانی نوشته میشوند که خودشان مسیر را رفتهاند و میدانند دقیقاً کدام قسمتها برای طراح سؤال جذاب است. اگر کتابی یا بستهای را دیدی که روی «پوشش کامل خط به خط منابع مرجع وزارت علوم» تأکید دارد، این نشان میدهد که نویسنده زحمت سنگین تفکیک مطالب را برای شما انجام داده است.

مدعی نیستیم بهترینیم بلکه مفتخریم بهترینها ما را برگزیده اند